فیلم سفر (مایکل وینترباتم) (1) / مردان در برابر خوراک / جی. هابرمن
مردان در برابر خوراک
جی. هابرمن
مترجم: وحیداله موسوی
سفر فیلمی سرهمبندی شده از آن مینیسریالهای شش قسمتی بیبیسی 2 در پاییز گذشته، یک فیلم شبه واقعی پر گفتوگو است که عمدتا از بداههپردازیهای استیو کوگان و راب برایدن این مردان شوخ و بامزه درست شده است که با کارگردانی مایکل وینترباتم واریاسیونهایی از خودِ واقعیشان را ایفا میکنند. بنظر میرسد که این درونمایه از آن اقتباس وینترباتم در سال 2005 از رمان تریسترام شندی بیرون جسته است (که در آن کوگان در نقش تریسترام و نیز استیو کوگان و برایدن نیز در نقش خود و عمو تابی ظاهر شده بودند)، اما در اینجا روایت بشکل قابل توجهی سرراستتر از آن فیلم است.
زمانی که دوست دختر آمریکایی کوگان از سفر منصرف میشود، کوگان- که ظاهرا به عنوان یک غذاشناس معروف برای آبزرور کار میکند- از برایدن دعوت میکند تا او را در تور یک هفتهای غذا خوردن در رستورانهای یورکشایر و لیک دیستریکت همراهی کند. این سیر و سیاحت از همان ابتدا به ساکن شروعی طنزآمیز دارد، بدلیل یک اشتباه مفتضحانه در اداره مسئول، ظاهرا این دوستان مجبور خواهند بود از یک تختخواب مشترک در توقفگاه استفاده کنند. نیزه بازیهای کلامی با نمک و مناظر ییلاقی باشکوهاند، هر چند شاید در نگاه اول خوراکیها–یک سلسله پایانناپذیر از نمایش و معرفیهای بی مقدار و پر زرق و برق- چندان دوست داشتنی بنظر نرسند. کوگان در حالیکه نوعی دسر کاراملی را هورت میکشد با احتیاط آن را «پشمک خپل مرغابی» مینامد.
هر چند سفر یک فیلم دو نفره است اما آنها با آن اداهای کلامی محشر خود فیلمهای دیگر و یک عالمه هنرپیشههای دیگر را به میان میآورند، بیادماندنیتر از همه ادای مایکل کین است که چندین بار دستمایه اداهای رقابت طلبانه آنها قرار میگیرد. برایدن رفیقش را «سلطان کمینه گویی» مینامد اما این کوگان است که از پرسونایی کمیکتر برخوردار است. او بشکلی رقابت جویانه، بی ثمر و دلواپس گله و شکایت میکند که نقشهای مناسب او را به مارتین شین میدهند و آرزو میکند که بن استیلر او را به هالیوود احضار کند. «ترجیح میدم اون آدم من باشم تا تو» کوگان این جمله را به برایدن خوش طینت میگوید، همان بدل وفادار که حتی کوگان بی انصاف را وا میدارد تا خطابه خیالی مراسم تدفین او را ایراد کند.
با اینکه کلام در سفر حرف اول را میزند، اما میتوان این فیلم را نوعی شو رادیویی نامید. تکهتکههای فیلم شامل گفتوگویی مندرآوردی و شکسپیری است که با صداهایی ساختگی به شیوه شو خلوچلها* ادا میشوند، نوعی رگبار ویمبلدونگونه از تکههای بامزه به شیوه وودی الن، و جالبتر از همه نوعی ارائه شاداب و سرزنده از آن ترانه مهم گروه آببآ با عنوان «زمستون همهشو گرفت.» دیدار از آن کلبههایی که زمانی وردزورث و کالریج در آنها ماواء میگزیدند این رفقا را بر میانگیزد تا ادعای شعر و شاعری کنند. علاوه بر آن جنبه رمانتیکگونه، کوگان اغلب آن بوتهزارها را زیرپا میگذارد تا شاید بتواند با یافتن سیگنال مناسب از طریق موبایل خود با دوست دخترش تماسی برقرار کند، در حالیکه برایدن علاقهمند به خانه که ظاهرا از شبکه قابل اطمینان تری برخوردار است با نوعی تماس جنسی تلفنی با همسرش درگیر است و در این راه از صدای هیو گرانت بهره میبرد.
:Goon Show*
یک برنامه کمدی رادیویی در بریتانیا که در دهه 1950 از بیبیسی پخش میشد. این برنامه از لطیفهها، ترانهها و موقعیتهایی تشکیل شده بود که مملو از غافلگیریها و طنز بودند و تاثیر مهمی بر گسترش کمدی در بریتانیا داشت. هنرپیشهها و نویسندگانی مانند مایکل بنتین، اسپایک میلیگان، هری سکومبه و پیتر سلرز را خل و چلها ( Goon) مینامیدند
چهارشنبه، 20 و 21 ژوئن. ویلج ویس
روزنامه شرق، شماره 1270، 24/03/1390، صفحه 14، سینمای جهان