نویسنده:
دن استاینبرگ
مترجم: وحیداله موسوی
استیون سودربرگ با فیلم «آشفته» که در 20 ژانویه اکران آن آغاز می شود بازهم در مسیر متفاوتی حرکت میکند. «آشفته» فیلمی است با بازی جینا کارانو -یک مبارز حرفهای در عرصه مسابقههای هنرهای رزمی که پیشتر تجربه بازیگر
مترجم: وحیداله موسوی
استیون سودربرگ با فیلم «آشفته» که در 20 ژانویه اکران آن آغاز می شود بازهم در مسیر متفاوتی حرکت میکند. «آشفته» فیلمی است با بازی جینا کارانو -یک مبارز حرفهای در عرصه مسابقههای هنرهای رزمی که پیشتر تجربه بازیگر
ی نداشته- به عنوان بازیگر اصلی
فیلم که نقش یک مامور سری بین المللی را ایفا میکند. ریسک استفاده از او با حضور
جمعی از بازیگران مذکر تعدیل میشود (مایکل فاسبندر، ایوان مک گرگور، مایکل
داگلاس، آنتونیو باندراس، چانینگ تاتوم) بازیگرانی که با دنیای پر زرق و برق و
بانشاط آقای سودربرگ در «یازده یار اوشن» غریبه نبودند. در واقع «آشفته» تا حدودی
مانند «اوشن» است، همراه با صحنههای بزن بزن فیلمهای مرسوم جاسوسی که به آن
افزوده شده. سودربرگ که از سال 1989 با فیلم «جنسیت، دروغها و نوارهای ویدیویی»
مشهور شد، فیلمهای تجاری جالبی مانند مجموعه فیلمهای «اوشن»، «ارین براکوویچ»،
«قاچاق» و اخیرا «سرایت» و نیز یک فیلم نوآر «آلمانی خوب» و دو فیلم درباره چه
گوارا ساخته است. در این گفتوگو سودربرگ از جاذبه مردم شناختی و دوسویه هنرپیشه
جدید و سرسختش میگوید (از سویه فمینیستی گرفته تا هواداران مسابقات قهرمانی ورزشهای
مختلط رزمی) و لذت دیدن اینکه چنین قهرمانی همه آن پسرها را کتک میزند.

شما تصمیم گرفتید پس از تقریبا چهار ساعت گفتوگو با جینا کارانو فیلمی با حضور او بسازید؟
درست است، تا حدود زیادی همین گونه است. من مبارزه او و مصاحبهاش را در تلویزیون دیدم و به خودم گفتم، باتوجه به سابقه فیلمهایی که درباره و با حضور مبارزان واقعی ساخته شده، چرا نباید کسی فیلمی با حضور او بسازد؟ گویی برای این کار ساخته شده بود. او یک مبارز واقعی است.
رفتم و با او حرف زدم و گفتم«مایل به چنین کاری هستی؟» گفت «آره، چرا نه، فرصت خوبیه که چنان کاری را انجام بدم.» (کارانو که پس از یک مبارزه سخت و بی رحمانه با رقیبی با لقب سایبرگ، نخستین و اولین شکستش را تجربه کرده بود، در دوره استراحت به سر میبُرد.) معلوم است که کاری پرخطر است. مردم او را میشناسند، اما نه به دلیل بازی در فیلم. اما من فکر میکنم فیلمها به درد چنین کاری میخورند. مردم همین احساس را هم درباره استیون سیگال داشتند. چرا درباره او نداشته باشند؟
همچنین-چون عاشق فیلمهای جاسوسی هستم- باید به دنبال چیزی در این عرصه میگشتم که در دنیای این شرکتهای امنیتی خصوصی میگذشت. بنابراین وقتی او را دیدم به خودم گفتم: میتوانم این دو چیز را با هم بیامیزم و همین کار را هم کردیم. شاید بتوان گفت که این فیلم بیشتر به فیلمهای ایان فلمینگ یا آلفرد هیچکاک نزدیک است تا آن فیلمهای رزمی هنگ کنگی.
شما با دراختیار داشتن یک مبارز واقعی، به صحنههای کاملا جدی مبارزه دست مییابید.
از همان ابتدا، تصمیم گرفتیم تا حد امکان واقعی باشند. بدون هیچ استفادهای از سیم و بند و چنین چیزهایی؛ بدون استفاده از چیزی که در واقعیت انجام نمیدهید. در نتیجه، مبارزهها خیلی طولانی نیستند، زیرا فهمیدیم که اگر میخواهیم واقعی باشند و فقط از توانایی واقعی این آدمها استفاده کنیم، صحنههای مبارزه نباید زیاد طول بکشند.
شما بازیگرانی دور و بر او قرار دادید- مردانی که برایشان مهم نبود از یک دختر کتک بخورند؟
درست است و همچنین مردانی که واقعا در صحنهها حضور داشتند ما نمیخواستیم از بدل یا ترفندها و حقههای تدوینی استفاده کنیم. بنابراین آدم ها واقعا باید میدانستند که چگونه چنین کاری را انجام بدهند. منظورم این است که جینا واقعا پدر فاسبندر را درآورد. دو روز کاملا فشرده طول کشید. فاسبندر با توجه به موقعیت نماها میتوانست اینجا یا آنجا از تشک استفاده کند اما جینا واقعا قوی بود. در طی یکی از تمرینها او تصادفی یکی از سیاهی لشکرها را نقش بر زمین کرد. مدام به چانینگ [تاتوم] میگفت «محکم نمیزنی باید محکمتر من را بزنی. نباید جلو خودت را بگیری»
فکر میکنید استفاده از یک بازیگر نقش اول غیرسنتی اعتبار بیشتری برای فیلم به ارمغان میآورد؟
ورزشکاران حرفهای نوعی حضور و تاثیر خاص دارند که فکر میکنم به سختی میتوان از آن تقلید کرد. فقط خودشان از عهده انجام آن برمیآیند و بس. سخت است و در این مورد واقعا برای ما حیاتی بود. به محض اینکه ما فیلمبرداری را شروع کردیم، به خودم گفتم «انگار جینا را برای این کار ساختهاند.» او از همان حضور و موهبتی برخوردار است که شما برای جلب نگاه مخاطب به فیلم نیاز دارید. یکی از چیزهایی که کشف کردهام این است که او میتواند، بدود. میتوانستید یک ساعت دویدن او را تماشا کنید. فکر میکنم این جالبترین نکته ماجرا بود.
آیا شما پیشتر هم طرفدار فیلمهای بزنبزن بودهاید؟
مجبور شدم اندکی درباره آن بیاموزم. لِم دابز نویسنده، توجه من را به فیلمی از راد تیلور در دهه 60 با عنوان «سیا هتر از کهربا» جلب کرد، به آن نوع پرداختی که برای صحنه اتاق هتل استفاده میشد. صحنهای تقریبا مشهور بین تیلور و یک مرد دیگر که در یک اتاق میگذرد و آنان به راستی دمار از روزگار هم درمیآورند و در عین حال اتاق را درب و داغان میکنند. سکانسی خارق العاده. همین صحنه را نیز ما در این فیلم داریم با این تفاوت که در اینجا زنی جایگزین او شده و هر دو آنان لباس میهمانی پوشیدهاند.
تا همین اواخر، از تاثیرات هنرهای رزمی و ویژگیهای هنری فیلمهای آسیایی در هالیوود نشانی نبود...
تردیدی نیست که اگر همین فیلم را 20 سال پیش میساختید آن صحنههای بزنبزن بسیار متفاوت بودند. مبارزههای رزمی در فیلمها چنان تحت تاثیر فیلمهای هنگ کنگی قرار گرفته که گمان نمیکنم 20 سال قبل تصور چنین مبارزههایی به ذهن طراحان صحنههای زد و خورد و مسوولان سیاهی لشکرهای ما خطور میکرد.
چه تغییری به وجود آمده است؟
اگر از من بپرسید میگویم «ماتریکس» نقش بسیار زیادی در این زمینه داشته است. آن نوع مبارزه تن به تن که در آن بود و علاقه شدید واچوفسکیها به چنان چیزهایی. ایده آنان برای درآمیختن آن با فرضیهای علمی-تخیلی واقعا زیرکانه بود.
شما چگونه مخاطبان مسابقات قهرمانی ورزش های مختلط رزمی (یوافسی) را به دیدن فیلم «آشفته» ترغیب میکنید؟
خب، نتیجه مطلوب دیگر برای ما این است که دوست داریم زنان به تماشای این فیلم بیایند و معمولا فقط آنان نیستند که این نوع فیلمها را میبینند. ما چندین نمایش ویژه برای زنان ترتیب دادیم، تا نظرشان را به قهرمان زن فیلم جلب کنیم. زیرا وقتی آنان فیلم را میبینند، کاملا مسحور او و قدرتش میشوند. زنان واقعا با او ارتباط برقرار میکنند .
کانون هواداران جینا [امامای] بسیار اینترنت محور است، در نتیجه برای دستیابی به آنان مشکلی وجود ندارد. وقتی ما چند کلیپ از او را در سایت Comic-Con گذاشتیم، آن روز به سومین سایت گوگل تبدیل شد که بیشترین تعداد بازدیدکننده را در جهان داشت. سومین سایت گوگل با بیشترین تعداد بازدیدکننده در جهان. او طرفداران قابل توجهی دارد.
منبع: وال استریت ژورنال
روزنامه شرق، شماره 1453، 11/11/90، صفحه 10، سینمای جهان
- ۰ نظر
- ۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۵۵